14 سالگی

ساخت وبلاگ
۱۴ سال پیش این روزا دیدمت برای اولین بار

 

و عاشقت شدم 

تا همیشه تا ابد

هنوز جز به جز اون روز رو یادمه از قبل اومدنم تا لحظه دیدارت 

 

.

کی می دونست این همه ماجرای عجیب و غریب پیش میاد

 

.

وقتی اون روز شرایطتت رو گفتی گفتی حاضری بمونی حتی بهم گفتی من شاید چند سال دیگه بیشتر رنده نباشم و منم گفتم اگه حتی ی ساله می خوام پیش تو باشم 

و  شرایط سخت رسیدن رو گفتم ازت پرسیدم حاضری تحمل کنی

گفتی اگه هزار بار بیام خسته نمیشم 

او من باور کردم عاشقانه

و تو خسته شدی و رفتی 

فتی و منو اینجا گذاشتی با عشقی که هر روز قلبم رو زیر رو می کنه

.

چند وقت پیش ی کتاب می خوندم  چقدر خوب بود از عرفان و عشق 

.

دیروز سر نماز مغرب یا صبح بود گفتم خدایا فقط ی نشانه همین که به یادم باشه کافیه و صبح خوابت رو دیدم 

.

از اون ۱۴ سال پیش سهم من از تو فقط رویات مونده که کسی نمی تونه ازم بگیره 

.

دلتنگم و خسته و امیدوار 

بهم گفتی ناامیدی بزرگترین گناهه 

ناامید نمیشم نه از خدای مهربونم نه از عشق تو 

منتظرتم همیشه تا ابد 

سالگرد...
ما را در سایت سالگرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : lifeislike2 بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 16:55